گلچینی از زیباترین اشعار و متن های غمگین کوتاه در مورد گذر عمر و جوانی برای استوری اینستاگرام
***
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
******
انتظار را می شناسم
قدش بلند است و کمی فربه
گویی نگاهش در آخرین غروب پاییز یخ زده است
آری به اندازه تمام سال های جوانی ام
انتظار را می شناسم
******
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی
******
متن جوانی چه زود گذشت
گویی به خواب بود
جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود
******
من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟
من یک راست از بچگی به سن كهولت رسیدم
******
پیری آن نیست ک بر سر بزند موی سفید
هر جوانی که به دل شوق ندارد، پیر است
******
شده در اوج جوانی با همین ظاهر شاد
تا گلو پیر کسی باشی و قسمت نشود
******
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم که ناگه پیر شد دل
شهریار
******
چه زود گذشت!!
نمیدانم شوق جوانی ام را از دست داده ام
یا موی سیاه را رایگان به فلک داده ام
******
ما جوانی را میان خاک مدفون کرده ایم
بس که در پایان هر شادی، درآمد پیر ما
******
جوانی ام گوشه ی آغوش تو بود
لحظه ای صبر اگر می کردی
پیدایش می کردم
آغوشت را باز کردی برای رفتن ام
شاید حق با تو بود
من دیر شده بودم!
******
جوانی باختیم به رویایی تو
که این باختن مرا عین بردن است
******
نشسته ام به پنجره نگاه می کنم
دریچه آه می کشد
تو از کدام راه میرسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد
******
راحت نوشتیم بابا نان داد!
بی آنکه بدانیم بابا چه سخت
برای نان همه ی جوانیش را داد
******
شعر حسرت جوانی
حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری ست
******
مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز
جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی
******
نقره داغم کرده ماتم در همین اوج جوانی
خسته از عالم و آدم، خسته از این زندگانی
******
دریاب که ایام گل و صبح جوانی
چون برق کند جلوه و چون باد گریزد
******
روزگار چه بی رحمانه بی رضایت ما می گذرد
و تنها این گرد پیری ست
تاوان این گذران اجباری
******
چه زود از پی هم روزگار جوانی ام گذشت
ولیکن جوانی نکردم و زندگانی ام گذشت
